کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


شهادت امام صادق علیه‌السلام و وصایای حضرت

درباره : امام جعفر صادق علیه السلام
منبع : « اصول کافی ج ۱ ص ۴۷۳»« الارشاد ج ۲ ص ۱۸۰»« ثواب الاعمال ۲۷۲، بحار الانوار ج ۴۷ص ۵ »

تاریخ و علت شهادت امام صادق علیه‌السلام: در سال شهادت امام صادق علیه‌السلام اختلافی نیست اما در روز آن دو نقل متفاوت وجود دارد. الف) اکثر مورخان شهادت آن حضرت را در ماه شوال سال ۱۴۸هجری ذکر کرده‌اند اما متأسفانه هیچ کدام روز آن را تعیین نکرده‌اند. مرحوم کلینی، الکافی ج ۱ ص ۴۷۲، شیخ مفید، المقنعه ص ۴۷۳، شیخ مفید، الارشاد ج ۲ ص ۱۸۰، طبری، دلائل الامامة: ۲۴۶،  شیخ طوسی، التهذیب ج۶ ص ۷۸، فتال نیشابوری، روضة الواعظین ج۱ ص ۲۱۲، علامه طبرسی، اعلام الوری ج۱ ص ۵۱۴، مرحوم طبرسی، تاج الموالید ص ۹۴، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۲۸۰، محدث اربلی، کشف الغمه ج۲ ص ۱۶۶، یوسف شامی، الدر النظیم ص ۶۴۳، الدروس ص ۱۵۴. در قرن چهاردهم برای اولین بار محدث کبیر حاج شیخ عباس قمی مستند به کتاب هم عصر خود بنام جنات الخلود روز ۲۵ شوال را روز شهادت امام ششم تعیین و اعلام کرده‌اند هرچند خود شیخ عباس قمی نیز علاوه بر ماه شوال گزارش دوم شهادت را در ماه رجب را هم نقل کرده اند. ( شیخ عباس قمی منتهی الآمال ص ۷۴۷؛ ملا هاشم خراسانی منتخب التواریخ ص ۴۰۷)

ب ) طبرسی، ابن شهرآشوب، شهید اول، فتال نیشابوری و علامه مجلسی در روایت دومی شهادت امام صادق علیه‌السلام را در روز دوشنبه پانزدهم ماه رجب سال ۱۴۸ اعلام کرده‌اند علامه طبرسی، اعلام الوری ج۱ ص۳۰۶، فتال نیشابوری، روضة الواعظین ج۱ ص ۷۶، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۲۸۰، ابوعبدالله عاملی( شهید اول)، الدروس ص  ۱۵۴، مرحوم طبرسی، تاج الموالید ص ۹۴، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج۴۷ ص ۱ و ۴، ، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۸۸۳، شیخ عباس قمی؛منتهی الآمال ص ۱۴۰۴ و فیض العلام ص ۳۹۲


اكثر مورخان همچون مرحوم کلینی، شیخ مفید، شیخ طوسی، علامه طبرسی،  محدث اربلی، فتال نیشابوری، یوسف شامی و دیگران عمر شريف آن جناب را شصت و پنج سال گفته‌اند؛ اما سید بن طاوس در جریان احضار امام توسط ابن ربیع سن حضرت را هفتاد و يك نيز روايت كرده است‏ « سیدبن طاوس، مهج الدعوات ص ۱۹۳، بحار الانوار ج ۴۷ ص ۱۹۵، محدث اربلی، كشف الغمّه ج  ۲ص  ۳۷۴»، ابن خوشاب از محمّد بن سنان روايت كرده است كه در هنگام شهادت عمر شريف آن حضرت شصت و پنج سال بوده و يا شصت و هشت سال بوده است.‏ «محدث اربلی، كشف الغمّه ج ۲ص ۴۰۲»

حضرت صادق علیه‌السلام مدت دوازده سال در زمان حيات جدش سید الساجدین علیه‌السلام زندگى كرد و نوزده سال هم با پدرش بود پس از شهادت امام باقر علیه‌السلام مدت سى و چهار سال امامت كردند، ایام امامت او مصادف بود با بقيه حكومت هشام بن عبد الملك و حكومت وليد بن يزيد بن عبد الملك و حكومت يزيد بن وليد بن عبد الملك كه مشهور به ناقص بود و حكومت ابراهيم بن وليد و حكومت مروان بن محمّد مشهور بحمار و در سال صد و سى و دو ابو مسلم خراسانى قيام كرد كه در نتيجه سلطنت از بنى اميه به بنى عباس كه اولين خليفه آنها عبد اللَّه بن محمّد بن على بن عبد اللَّه بن عباس معروف بسفاح بود منتقل گشت. او چهار سال و هشت ماه حكومت كرد پس از او برادرش ابو جعفر مشهور بمنصور دوانيقى بيست و يك سال و ده ماه حكومت را در عهده داشت حضرت صادق علیه‌السلام در سال دهم حكومت او از دنيا رفت و در بقيع كنار پدر و جد و عموى خود امام حسن مدفون شد.

متن عربی روایت: أَقَامَ فِيهَا مَعَ جَدِّهِ وَ أَبِيهِ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً وَ مَعَ أَبِيهِ بَعْدَ جَدِّهِ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ بَعْدَ أَبِيهِ ع أَيَّامَ إِمَامَتِهِ ع أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ سَنَةً وَ كَانَ فِي أَيَّامِ إِمَامَتِهِ ع بَقِيَّةُ مُلْكِ هِشَامِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ وَ مُلْكُ الْوَلِيدِ بْنِ يَزِيدَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ وَ مُلْكُ يَزِيدَ بْنِ الْوَلِيدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ الْمُلَقَّبِ بِالنَّاقِصِ وَ مُلْكُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْوَلِيدِ وَ مُلْكُ مَرْوَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحِمَارِ ثُمَّ صَارَتِ الْمُسَوِّدَةُ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ مَعَ أَبِي مُسْلِمٍ- سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ ثَلَاثِينَ وَ مِائَةٍ فَمَلَكَ أَبُو الْعَبَّاسِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ الْمُلَقَّبُ بِالسَّفَّاحِ أَرْبَعَ سِنِينَ وَ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ ثُمَّ مَلَكَ أَخُوهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَبْدُ اللَّهِ الْمُلَقَّبُ بِالْمَنْصُورِ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ سَنَةً وَ أَحَدَ عَشَرَ شَهْراً وَ تُوُفِّيَ الصَّادِقُ ع بَعْدَ عَشْرِ سِنِينَ مِنْ مُلْكِهِ وَ دُفِنَ بِالْبَقِيعِ مَعَ أَبِيهِ وَ جَدِّهِ وَ عَمِّهِ الْحَسَنِ  علیه‌السلام علامه طبرسی، اعلام الوری ج۲ ص ۲۷۲، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۴۷ ص ۶

كلينى به سند معتبر از ابو بصير روايت كرده كه امام صادق علیه‌السلام در هنگام شهادت كه سال ۱۴۸بود، شصت وپنج سال داشت و ايّام امامت آن جناب‏ بعد از پدر، سى وچهار سال بود «شیخ کلینی، الكافى ج ۱ ص ۴۷۵». گفته‏ اند كه ايّام امامت آن حضرت بقيه حکومت هشام بن عبد الملك، ملك وليد بن يزيد بن عبد الملك، ملك يزيد بن وليد، ملك ابراهيم بن وليد، و ملك مروان حمار بوده، پس ابو مسلم خروج كرد در سال ۱۳۲و عبد اللَّه سفّاح از بنى عبّاس خليفه شد، و چهار سال و هشت ماه ايّام او بود، و بعد از او منصور دوانقى غصب خلافت كرد و بيست و يك سال و يازده ماه پادشاهى كرد، و در سال دهم پادشاهى او امام به شهادت رسید «شیخ طبرسی، اعلام الورى ۲۷۲»، به روايت ديگر: سال دوّم امام صادق علیه‌السلام به اجداد گرامی خود ملحق گرديد، «ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۳۰۲»

نحوۀ شهادت حضرت: ابن بابويه و ديگران گفته ‏اند كه: وَ الصَّادِقُ علیه‌السلام سَمَّهُ‏ الْمَنْصُورُ فَقَتَلَه‏ امام علیه‌السلام با سمّی که منصور لعین به او خورانید به شهادت رسید « ابن بابویه اعتقاده الامامیة ص؛ ۹۸؛ ابن جوزی؛ تذکرة الخواص ص ۳۱۱؛ علامه مجلسی بحار الانوار ج۴۷ ص ۲» در الفصول المهمة و کتاب‌های دیگر آمده است که حاکم مدینه به امر منصور ملعون به زهر شهيد کرد، و در قبرستان بقيع در جنب پدر بزرگوار خود دفن گرديد ابن صباغ، الفصول المهمّة،ص ۲۲۷؛ مسعودی؛ مروج الذهب ج۳ ص۲۹۷  شیخ کفعمی نیز می نویسد: وَ تَوَفّی مَسْمُومَاً فِی عَنَب؛ منصور او را با انگور مسموم و به شهادت رسانید شیخ کفعمی المصباح ص ۶۹۱ ابن شهرآشوب نیز در مناقب نوشته است: سَمُّهُ المَنْصُور وَ دَفنُ فِی البَقیع؛ منصور آن حضرت را با زهر شهید کرد و در بقیع دفن شد ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۳۰۲، طبری نیز اینگونه نقل کرده که : سَمُّهُ المَنْصُور فَقَتَلُهُ وَ مَضی؛ منصور او را مسموم  و به شهادت رسانید دلائل الامامة ص ۱۶۰

وصیت امام صادق علیه‌السلام برای عزداری در ایام حج: شیخ صدوق و شیخ طوسی از مهران بن  محمد نوشته اند که گفت: شنیدم حضرت صادق وصیت کرده بود تا هفت سال در موسم حج برای او مجلس عزا برپا شود و مالی را نیز وقف کرده بود تا هر سال در آن راه صرف شود.  وَ رَوَى الْعَبَّاسُ بْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ مِهْرَانَ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام أَوْصَى أَنْ‏ يُنَاحَ‏ عَلَيْهِ‏ سَبْعَةَ مَوَاسِمَ فَأَوْقَفَ لِكُلِّ مَوْسِمٍ مَالًا يُنْفَقُ فِيه‏ « من لایحضر الفیه ج ۴ص ۲۴۴؛ تهذیب الأحکام ج ۹ ص ۱۴۴؛ الوافی ج ۱۰ ص ۵۷۰؛ وسائل الشیعه ج ۱۹ص ۱۷۴ »

وصیت امام صادق علیه‌السلام در مورد اهمیت نماز: مرحوم شیخ صدوق رضوان اللّه تعالى علیه و دیگر بزرگان آورده اند: یكى از راویان حدیث و از اصحاب و دوستان امام جعفر صادق علیه‌السلام به نام ابوبصیر لیث مرادى حكایت كند:  پس از آن كه امام جعفر صادق علیه‌السلام به شهادت رسید، روزى جهت اظهار هم دردى و عرض تسلیت به اهل منزل حضرت، رهسپار منزل آن امام مظلوم عليه السّلام گردیدم . همین كه وارد منزل حضرت شدم ، همسرش حمیده را گریان دیدم ؛ و من نیز در غم و مصیبت از دست دادن آن امام همام علیه‌السلام بسیار گریستم . و چون لحظاتى به این منوال گذشت ، افراد آرامش خود را باز یافتند. آن گاه همسر آن حضرت به من خطاب كرد و اظهار داشت: اى ابوبصیر! در آن هنگام، كه ضعف شدیدى بر امام علیه‌السلام وارد شده بود فرمود: تمام اعضاء خانواده و آشنایان و نزدیكان را بگوئید كه در كنار من حاضر و جمع شوند. وقتى تمامى افراد حضور یافتند، حضرت به یكایك آنان نگاهى عمیق انداخت و سپس خطاب به جمع حاضر فرمود: كسانى كه نسبت به نماز بى اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیه‌السلام شامل حالشان نمى گردد.

متن عربی روایت: مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنِ الْكُوفِیِّ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْمِیثَمِیِّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ حَمِیدَةَ أُعَزِّیهَا بِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَبَكَتْ وَ بَكَیْتُ لِبُكَائِهَا ثُمَّ قَالَتْ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَوْ رَأَیْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عِنْدَ الْمَوْتِ لَرَأَیْتَ عَجَباً فَتَحَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ اجْمَعُوا لِی كُلَّ مَنْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ قَرَابَةٌ قَالَتْ فَلَمْ نَتْرُكْ أَحَداً إِلَّا جَمَعْنَاهُ قَالَتْ فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ. « ثواب الاعمال ۲۷۲. بحار الانوار ج ۴۷ص ۵» 

وصیت امام صادق علیه‌السلام در مورد صلۀ رحم: در غيبت شيخ طوسى  هشام بن احمر از سالمه كنيز حضرت صادق علیه‌السلام نقل كرد كه گفت من هنگام درگذشت آن جناب حضور داشتم. بيهوش شد همين كه بهوش آمد فرمود به حسن بن على بن علي بن الحسين كه مشهور به افطس بود هفتاد دينار بدهيد ( سن افطس همان کسی است که با خنجر به امام حمله کرده بود) و بفلان كس فلان مبلغ و بفلانى اين قدر. عرض كردم آقا به كسى پول ميدهى كه با كارد به تو حمله كرد و قصد كشتن شما را داشت؟! فرمود نمي خواهى از كسانى باشم كه خداوند در باره آنها فرموده وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ و آنان که پیوندهائی را که خداوند به آن امر کرده برقرار می‌نمایند (صله رحم می‌کنند) و از خدایشان می‌ترسند و از محاسبه بدفرجام بیمناکند «سورۀ رعد آیه ۲۱» بلى سالمه! خداوند بهشت را آفريد و آن را خوشبو كرد كه بوى خوش آن از دو هزار سال راه به مشام ميرسد ولى بوى بهشت را نافرمان پدر و مادر و قطع‏ كنندۀ رابطۀ خويشاوندى حس نخواهد كرد.

متن عربی روایت: عَنْ سَالِمَةَ مَوْلَاةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَتْ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ فَأُغْمِيَ عَلَيْهِ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ أَعْطُوا الْحَسَنَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ هُوَ الْأَفْطَسُ سَبْعِينَ دِينَاراً وَ أَعْطُوا فُلَاناً كَذَا وَ كَذَا وَ فُلَاناً كَذَا وَ كَذَا فَقُلْتُ أَ تُعْطِي رَجُلًا حَمَلَ عَلَيْكَ بِالشَّفْرَةِ فَقَالَ وَيْحَكِ أَ مَا تَقْرَءِينَ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ مَا سَمِعْتِ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ قَالَ ابْنُ مَحْبُوبٍ فِي حَدِيثِهِ حَمَلَ عَلَيْكَ بِالشَّفْرَةِ يُرِيدُ أَنْ يَقْتُلَكَ فَقَالَ أَ تُرِيدِينَ عَلَى أَنْ لَا أَكُونَ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ نَعَمْ يَا سَالِمَةُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْجَنَّةَ وَ طَيَّبَهَا وَ طَيَّبَ رِيحَهَا وَ إِنَّ رِيحَهَا لَتُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ أَلْفَيْ عَامٍ وَ لَا يَجِدُ رِيحَهَا عَاقٌّ وَ لَا قَاطِعُ رَحِمٍ. « شیخ طوسی الغيبه، ص ۱۹۷؛ شیخ کلینی الکافی ج۷ ص ۵۵؛ مجلسی بحار الانوار ج ۴۶ ص ۱۸۲»

تدبیر امام صادق علیه‌السلام در وصیت جانشینی خود: كلينى و شيخ طوسى و ابن شهر آشوب روايت كرده‏ اند از ابو ايّوب جوزى كه گفت: شبى ابو جعفر دوانقى در نیمه های شب مرا احضار کرد، چون رفتم ديدم كه بر كرسى نشسته و شمعى در پيش او قرار داده‏ اند و نامه ‏اى در دست دارد، سلام كردم، او نامه را پيش من انداخت و  گفت: اين نامه محمّد بن سليمان است و خبر شهادت امام جعفر صادق را نوشته است، پس سه نوبت گفت: انّا للَّه و انّا اليه راجعون، و گفت: مثل جعفر كجا مى ‏رسد، پس گفت: به حاکم مدینه بنويس  جعفر بن محمد هر كس را وصى خود كرده است، او را بطلبد و گردن بزند، بعد از چند روز جواب نامه رسيد كه نوشته بود امام صادق علیه‌السلام پنج نفر را وصى كرده است: ۱ـ خليفه، ۲ـ  محمّد بن سليمان والى مدينه ۳ و ۴ دو پسر خود عبد اللَّه و موسى ۵ـ و حميده مادر موسى را، چون منصور نامه را خواند گفت: اينها را نمىتوان كشت‏ .

متن عربی روایت : وَ دَعَا أَبُو جَعْفَرٍ الْمَنْصُورُ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ أَبَا أَيُّوبَ الْخُوزِيَّ فَلَمَّا أَتَاهُ رَمَى كِتَاباً إِلَيْهِ وَ هُوَ يَبْكِي وَ قَالَ هَذَا كِتَابُ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ يُخْبِرُنَا بِأَنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ قَدْ مَاتَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ وَ أَيْنَ مِثْلُ جَعْفَرٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ اكْتُبْ إِنْ كَانَ أَوْصَى إِلَى رَجُلٍ بِعَيْنِهِ فَقَدِّمْهُ وَ اضْرِبْ عُنُقَهُ فَكَتَبَ وَ عَادَ الْجَوَابُ قَدْ أَوْصَى إِلَى خَمْسَةٍ أَحَدُهُمْ أَبُو جَعْفَرٍ الْمَنْصُورُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ سُلَيْمَانَ وَ عَبْدُ اللَّهِ وَ مُوسَى وَ حُمَيْدٌ قَالَ الْمَنْصُورُ مَا إِلَى قَتْلِ هَؤُلَاءِ سَبِيل‏ «شیخ کلینی، الكافى ج ۱ ص ۳۱۰؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۳۲۰»

علامه مجلسی در جلاءالعیون می نویسد: حضرت به علم امامت مى ‏دانست كه آن ملعون چنين ارادهاى خواهد كرد، آن جماعت را به حسب ظاهر در وصيّت شريك كرده بود، اوّل نام آن لعين را نوشته‏ بود، و در باطن امام موسى  مخصوص بود به وصيّت، و از اين وصيّت نيز اهل علم مىدانستند كه وصايت و امامت مخصوص آن حضرت است. همچنین شیخ طوسی و دیگران با اسناد معتبر روایت کرده اند که امام صادق علیه‌السلام وصیت فرمود تا هفت سال در موسم حج برای او مجلس عزاداری برپا کنند و مالی را وقف کرده بود تا هرساله در این راه مصرف شود « التهذیب ج ۹ ص ۱۴۴و من لایحضر الفقیه ج ۴ ص ۲۴۴»

تذکرات و نکات بسیار مهم: در زندگی و مصائب امام صادقعلیه‌السلام سه رخداد تلخ وجود دارد که در مداحی ها و بعضاً منابر به اشتباه این سه رخداد را به هم مرتبط کرده و به عنوان شهادت امام صادق عليه السّلام مطرح می کنند، ۱ـ موضوع احضار امام علیه‌السلام توسط منصور ملعون و بواسطۀ ابن ربیع که بسیاری از مورخین آن را نقل کرده اند اما اکثراً بطور خلاصه و از لحظۀ ورود امام به مجلس منصور آن را بیان کرده اند؛ اما سید بن طاوس در صفحۀ ۱۹۲  مهج الدعوات آن را بطور کامل و جامع روایت کرده است ( اصل روایت در همین سایت موجود است ) و این موضوع مدتها قبل از شهادت امام عليه السّلام و در شهر بغداد اتفاق افتاده است نه در مدینه؛ و مطالبی همچون سجاده کشیدن از زیر پای امام، شکسته شدن نماز، تازیانه زدن؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام عليه السّلام و دشنام ابن ربیع به حضرت زهرا سلام الله علیها نادرست است و مغایر این روایت معتبر است. ۲ ـ مصیبت به آتش کشیدن خانۀ امام صادق عليه السّلام که این موضوع را هم برای اولین بار مرحوم کلینی در صفحۀ ۴۷۳ جلد اول اصول کافی آن را نقل می‌کند و دیگر مورخین نیز گزارش کلینی را نقل کرده اند که این رخداد مصیبت بار در شهرمدینه و مدت ها قبل از شهادت امام صادق علیه‌السلام اتفاق افتاده است و حضرت آن را با پا خاموش کرده و می فرمایند من فرزند ابراهیم خلیل الرحمان هستم،.و هیچ ارتباطی نیز با داستان احضار حضرت که در بغداد اتفاق افتاده ندارد. لذا حواشی نقل شده برای این روایت هم در هیچ کتاب معتبری نیامده است. ( اصل این روایت نیز در همین سایت موجود است ) ۳ ـ موضوع زهر دادن به امام و شهادت حضرت در ماه شوال یا نیمه ماه رجب سال ۱۴۸ هجری بوده که روایات آن در بالا ذکر شد.