- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
یونس حبیبی
جانباز شهید مداح الائمه یونس حبیبی اصالتاً مازندرانی و زاده روستای «سیمت» از توابع سوادکوه است که در نوجوانی به جبهههای جنگ اعزام شده و تا یک سال پس از پایان دفاع مقدس در منطقه حضور داشته و با نوحه «یا اباعبدالله الحسین (ع)» شهرت یافته بود. شهید حاج یونس حبیبی کسی است که در دهه ۱۳۷۰ به واسطه غمنامه حضرت رقیه مشهور شد و بعد ها بیشتر اخبار بیماری اش منتشر می شد تا قطعه جدیدی از او. یونس اصالتا مازندرانی بود و در سن کم به جبهه ها رفت. خودش در گفت وگویی درباره سابقه مداحی و حضورش در جبهه ها اینطور گفته بود: «سال های ۵۲، ۵۳ بود که برای شاگردی خدمت حاج مرتضی و حاجمحسن طاهری رسیدم، سعید حدادیان و محمود کریمی هم بودند. |
حسین معز غلامی
شهید معز غلامی این هدیه الهی بعد از ۹ سال پس از خواهر دومش هنگام اذان ظهر در ششم فروردین ۱۳۷۳در پایگاه پنجم شکاری (امیدیه) چشم به جهان گشود.(پدر وی افسر ارشد بازنشسته نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و با درجه سرهنگ تمامی با ۳۲ سال خدمت صادقانه است) اما مادرش به دلیل بیم از دوندگی های گرفتن شناسنامه و با واسطه یکی از اقوام، به دلیل اصالت همدانی داشتن، شناسنامه وی را از همدان گرفت و به همین دلیل تاریخ تولد سجلی وی ۱۵ فروردین و صادره از همدان ثبت شده است. |
حجت ملا آقایی
نيمه شعبان سال ۱۳۳۸ شهر مذهبي ري شاهد تولد نوزادي بود كه بعد ها «حاج ملا » نام گرفت. شهيد حجت الله ملاآقايي از كودكي چنان ارادتي به مقام شامخ سيد الشهدا (ع) داشت كه از همان دوران اقدام به تاسيس هيئت نوجوانان حضرت علي اصغر نمود و خود سرپرستي و مداحي آن را بر عهده گرفت . او رفته رفته با حركت انقلابي امام امت آشنا شد ، به فعاليتهاي مذهبي هيئت كه حالا بزرگتر و گسترده تر شده بود لباس سياسي و انقلابي پوشاند و از آن پس ه مبارزه اي جدي بر عليه طاغوت مبادرت ورزيد . پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در رشته ي الكترونيك دانشگاه صنعتي اراك به ادامه ي تحصيل پرداخت اما وقتي سايه خصمانه اهريمنان را در ميهن اسلامي ديد ، دست ار تحصيل كشيد و راهي جبهه شد . |
عباس حسنی
شهید عباس حسنی در سال ۱۳۴۱در تهران و در محله قلعه مرغی به دنیا آمد و وقتی به شهادت رسید ۲۱ سال از عمرش گذشته بود..او در حالیکه محصل هنرستان بود و در رشته برق درس میخواند در سن ۱۷سالگی قدم به میدان رزم گذاشت ....و قبل از عملیات والفجر مقدماتی وارد گردان تخریب شد. و به اصرار شهید نوریان(فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع)) جذب سپاه شد و لباس سبز پاسداری به تن کرد و به قول شهید حاج عبدالله شد رزمنده تا انقلاب مهدی(ع)!!!این تکه کلام شهید نوریان بود در گردان در زمره نیروهای خبره و کاربلد و مورد توجه حاج عبدالله بود. به عنوان نیروی تخریبچی به اطلاعات عملیات برای شناسایی منطقه عملیات والفجر مقدماتی مامور شد....در عملیات مقدماتی برادرش امیرعلی که در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ بود به شهادت رسید... |
جواد رسولی
جواد در ۲۰ شهریور و در خیابان غیاثی تهران به دنیا آمد. او از همان کودکی عاشق مسجد و هیات بود. آخر هم روضه خوان اهل بیت(ع) شد. می گویند هم نماز اول وقت او ترک نمی شد و هم همیشه عطر می زد و خوش تیپ در منظر عموم حاضر می شد. او از سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و راهی جبهه شد. تا می توانست در اکثر عملیات ها حضور داشت. همیشه می گفت: «تا جنگ هست، جبهه هم هست. تا جبهه هست، من هم در جبهه هستم.» جواد در طول مدت حضورش در جبهه در یگان ها و سمت های مختلف خدمت کرد. آخرین سمت جواد، معاون گردان امام حسن مجتبی(ع) لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) بود. |
محسن گلستانی
محسن گلستانی در محله ای به نام شهرستانک از توابع شهریار در نزدیکی جاده ساوه متولد شد. محسن در دوران تحصیلش هم استاد نقاشی بود و هم شاگرد ممتاز بود و فوتبالش هم خوب بوده است. پس از انقلاب به خدمت مقدس سربازی که با شروع جنگ تحمیلی همراه بود رفت. پس از دوره آموزشی داوطلبانه به کردستان و تا پایان خدمت در سردشت (منطقه پاک سازی شده) مشغول به خدمت و فعالیت های مذهبی اعم از کلاس مداحی قرآن و اخلاق شد، به همین خاطر چندین بار مورد حمله منافقین و کومله دمکرات قرار گرفت. پس از پایان خدمت برای رفتن به جبهه به عنوان بسیجی ثبت نام کرد. او از عملیات والفجر مقدماتی وارد لشکر حضرت رسول(ص) شد و تدارکات و سپس در گردان عمار و بعد در گردان حمزه مشغول شد. در عملیات والفجر ۴ در منطقه کانی مانگا بعد از جدالی سخت با دشمن از ناحیه کتف مجروح شد که بعد از بهبودی در بیمارستان شیراز دوباره راهی جبهه شده بود. |
شهید شیر علی سلطانی
شهید حاج شیرعلی سلطانی، به سال ۱۳۲۷ در محله ی کوشک قوامی شیراز در خانواده ای مذهبی چشم به حقیقت جهان گشود. علاقه ی وافر شهید به خاندان عصمت وطهارت از همان اوان کودکی در وی متجلی شد وبه امید مشتعل ساختن این عشق پای در مکتب خانه نهاد و به فراگرفتن قرآن مشغول گشت. سپس به مدرسه رفت و تا کلاس ششم ابتدایی به درس خواندن ادامه داد. دین باوری وگرایش او به مذهب واحکام نورانی شریعت که در این زمان در رفتار او بیشتر نمود یافته بود او را به آموختن علوماسلامی برانگیخت ودر پاسخ به همین انگیزش نیرومند بود که به امید اصلاح نفس وپرداخت ضمیر به مدرسه علمیه ی ابوصالح رفت وبه تحصیل وتهذیب پرداخت. |
علی سیفی
شهیدعلی سیفی در سال بهار ۱۳۴۴ در شهرستان مراغه در خانواده ای متدین و ولایی چشم به جهان گشود. مادرش تعریف میکرد که من همیشه با وضو به علی شیر میدادم و در عالم رویا به من گفتند این سرباز ماست و از آن به خوبی مواظبت کن. علی از دوران طفولیت با مجالس عزاداری آشنا شد و در مجالس عزاداری با زبان شیرین آذری به مداحی میپرداخت و خود گرداننده هیئتی درشهرستان مراغه بود .... علی پانزده ساله بود که جنگ شروع شد او از اولین بسیجی های داوطلب اعزام به جبهه بود از یک طرف ماندن و خدمت به مادر و از طرف دیگر حضور درجبههها ذهن او را به خود مشغول کرده بود تا اینکه با شروع عملیات بیت المقدس در اردیبهشت ماه سال ۶۱ پا در جبهه گذاشت و در عملیات بیت المقدس در آستانه فتح خرمشهر به |
جلال ابراهیمی
هنوز بیش از چند ماه از تبعید و سخن تاریخی امام نگذشته بود که در اسفند ماه سال هزار و سیصد و چهل و دو در قلب به غم نشسته زاگرس به دنیا آمد. امام در پاسخ به عوامل حکومت که به ارتش خود می بالیدند، گفته بود: «من هم ارتشی دارم که هم اکنون در گهواره اند»جلال یکی از گهواره نشینان ارتش امام بود. و تا آخرین دقایق عمرش بر سر پیمانی که در گهواره با امام بسته بود، ماند.پدرش ریشه در ایل و سادگی روستاهای پاپی نشین خرم آباد داشت. اما سختی معیشت از یک سو و چشم امید به آینده تحصیل فرزندان از سوی دیگر او را از میان خویشان برگرفت و به سمت شهرستان دورود راهی کرد.جلال در میان هیاهوی کودکانه و روزگار نوجوانی بالید، و درایت و حس مسئولیتش او را بسیار بیشتر از سن حقیقی اش نشان می داد. |
غلامعلی جندقی ( رجبی )
شهید غلامعلی جندقی معروف به رجبی در سال ۱۳۳۳ در محله خیابان آذربایجان تهران در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد .پدر وی حاج حسن که از اساتید برجسته اخلاق و عرفان زمان خود بود، اهتمام ویژه ای در تربیت فرزندان خود ورزید . غلامعلی بنابر راهنمایی ها و تربیت پدر بزرگوارش مداحی اهل بیت (ع) را از همان سنین نوجوانی آغاز و به دلیل آشنایی با معارف قرآنی و اسلامی استعداد در حفظ شعر و سوز صدای وی توانست در این عرصه سریع رشد نماید تا بدانجا که از سبک ها و اشعار وی مداحان برجسته بسیاری استفاده می نمودند. شعر معروف زیر از نمونه اشعار شهید غلامعلی است: قــربــون کـبــوتــرای حرمت قربون این همه لطف وکرمت |
محمدرضا تورجی زاده
شهید محمدرضا تورجی زاده در سال ۱۳۴۳ به دنیا آمد. در همان دوران کودکی عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشته و با شور وصف ناپذیر در مجالس عزاداری شرکت مینمود . با اوج گرفتن انقلاب، شهید با چند تن از دوستان فعالیت های سیاسی خود را در مسجد ذکر الله آغاز نمود و در تظاهرات ضد حکومت شرکت مینمود که چند بار مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت. شب ها را شعار نویسی و چاپ عکس حضرت امام روی دیوار ها اقدام مینمود . با پیروزی انقلاب فعالیت های خود را در مسجد ذکر الله و حزب جمهوری اسلامی و دیگر پایگاه های انقلابی پیگیری نمود. شهید تورجی زاده مداحی و روضه خوانی را در دبیرستان هاتف با دعای کمیل آغاز کرد شبهای جمعه در جمع دانش آموزان زیبا ترین مناجات را با خدای خویش داشت . |
حاج سيد مجتبي علمدار
در سحرگاه يازدهم دي ماه ۱۳۴۵ درست در لحظاتي كه موذن،آواي دلنشين اذان صبح را سرداده بود، كودكي در شهر مازندران ديده به جهان گشود كه نامش را مجتبي نهادند. بعدها عقايد،رفتار و منش مجتبي نشان داد كه روح بزرگ او چگونه پيامها و بركات معنوي آن فضاي ملكوتي را به خود گرفت .سيد مجتبي دومين فرزند خانواده و نخستين فرزند پسرسيدرمضان علمدار بود. وي تحصيلات ابتدايي را در دبستان شهيد عبدالحكيم قره جه (حشمت داوري) و دوران راهنمايي را در مدرسه شهيد دانش (نيما)و چند سال از دوران متوسطه را در هنرستان شهيد خيري مقدم شهرستان ساري با موفقيت به پايان رساند. اما دوران تحصيلات متوسطه سيد مجتبي به دليل پيروي او از فرمان پيرجماران، خميني كبير و انجام تكليف الهي ناتمام ماند . |
سید رضا حسینی در افشان
شهید سید رضای حسینی در افشان در بیستم بهمن سال ۱۳۳۴ در یک خانواده کاملا مذهبی در شهر همدان پا به عرصه گیتی نهاد، پدرش حاجی آقا از همان دوران کودکی وی را به کلاس آموزش قرآن و مداحی استاد مسکین برد و سید رضا با هوش فوق العاده ای که داشت به سرعت در این زمینه رشد بسیار بالایی داشت. با شروع انقلاب اسلامی وی نیز همچون بسیاری از جوانان غیور شهر در راهپیمائی ها و دیگر فعالیتهای انقلابی شرکت فعال داشت. سید را در تاریخ ۱۳۵۶/۱/۷ با خواهر شهید حسین شهبازی ازدواج نمود و از این ازدواج صاحب یک فرزند دختر و یک فرزند پسر شد. با شروع جنگ تحمیلی ایشان از هر فرصتی استفاده میکرد و با وجود اینکه صاحب مغازه طلا فروشی بود مغازه را تعطیل کرده و یا مغازه را به دست دوستان سپرده و راهی جبهه های حق علیه باطل میشد تا جائیکه توفیق حضور در جبهه را به مدت سه سال و در هفت نوبت اعزام را پیدا نمود. |