- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال حضرت زینب با مادرش حضرت زهرا سلاماللهعلیهما
هر شب ستاره ریزم و شب را سحر کنم بر آفـتـاب، گـریَـم و بـی مـاه سـر کـنم زهرای کوچک علیام کز امام خویش در موج غم چو فاطمه دفع خـطر کنم |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهـرا معـصـومه و نـوریّه و صدّیـقـۀ کـبری حـنـّانـه و هـانـیـّه و ریحـانـه و کـوثـر انـسـیـّه و حــوریــّه و انـسـیــّۀ حَــورا |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
زهرا گذشت و خاطرههایش هنوز هست در مسجد مدیـنه، صدایش هنوز هست شـهـری که بـود شـاهـد انـدوه فـاطـمه سرشارِ موجِ گریه، فضایش هنوز هست |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
یاکه باید چون علی با تیغِ عریان ایستاد یاکه باید مثل زهـرا پیش طوفان ایستاد ریشه وقتی در میان خاک باشد میتوان در هـجـوم بـاد مـانـند درخـتـان ایـسـتاد |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
یا فـاطمه! با قـدر و جلالی که تو داری در حیرتم از رنج و ملالی که تو داری کس بـا خـبـر از قـدر بـلـنـد تـو نگـردد در فرصت کوتاه و مجالی که تو داری |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
فصل غم است! ای دل غمدیده گریه کن بنشین به کنج خلوت و پوشیده گریه کن ایـام فـاطـمـیـه رسـیـد و در این فـضـا عطر عـزای فـاطمه پـیچـیده گریه کن |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
پای تن مـجـروح زهـرا با سـر افـتـاد از دست این غم، خون ز چشمانِ تر افتاد در زیر بارِ این مصیبت کـوه خـم شد تـدفـین مـظلـومه به دوش حـیـدر افتاد |
مدح و منقبت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
دنـیاست چو قـطرهای و دریا، زهرا کی فـرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟ قدرش بوَد امروز نهان چون دیروز هـنگـامـه کـنـد ولـیـک، فـردا زهـرا |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
جهـان افـتاده از پا و عـلی از پا نیفـتاده شکـسـته قـامت هفت آسمان، اما نیفتاده شکسته ساقۀ یاس کبود، اما بگو «اسما» نگـاه باغـبـان بر صورتـش آیا نیفتاده؟! |
زبانحال امیرالمؤمنین علیهالسلام در شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
چند روزیست فقط ابر بهاری شب و روز ابر گریانی و جز اشک نداری شب و روز اشک نه، خون دل از چشم تو جاری شب و روز به تو حق میدهم اینگونه بباری شب و روز |
ذکر مصائب حمله به خانه امیرالمؤمنین و جسارت به حضرت زهرا سلاماللهعلیها
دیگـر نـبـود فـرصـتِ راز و نـیـاز هـم حـتـی شـکـسـتـه بـود دلِ جـانـمــاز هـم درهـم شـکـسـت پـنـجـرۀ نـیـمـهبـاز هم تـا از شـمـا اجـازه بـگـیـرم که بـاز هـم |
ذکر مصائب حمله به خانه امیرالمؤمنین و جسارت به حضرت زهرا سلاماللهعلیها
مـدیـنـه مـرکـز پـیـکـار نـابـرابر بود عـلی نـشانه، ولی جنگ با پیمبر بود به حفظ جان علی، فاطمه سپر گردید قـد خـمـیـدۀ او ذوالـفـقـارِ حـیـدر بـود |
زبانحال حضرت زینب با مادرش حضرت زهرا سلاماللهعلیهما
لحظهلحظه زچه مادر نَفَسَت میگيرد؟! نَفَـس من! زچه آخر نَفَـسَت میگيرد؟! درد پهلو چه كند با تو كه شب تا به سحر از همين درد به بستر نفست میگيرد؟! |
ذکر مصائب حمله به خانه امیرالمؤمنین و جسارت به حضرت زهرا سلاماللهعلیها
بر در کـشـیده شعـلههای اخـتلافـش را هـیزم به هیـزم جمع کرده ائتلافـش را مردی سکوت خلوت قـدیسهها را بُـرد با مشت میکوبد به در، حرف خلافش را |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
باز هم دل، بیقـرار روضهٔ مادر شده باز حرف آتش و مادر به پشت در شده باز هم آتش به جان ما رسیـده از دری کز غم سوزاندنش چشم دو عالم، تر شده |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
رسید صاعقه و شیـشۀ گـلاب شکست شب از در آمد و پهلوی آفتاب شکست چه شعله بود که از شش جهت به باغ افتاد چه زمهریر، که در چشم غنچه خواب شکست |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
غمت ز خاطر هفت آسمان نخواهد رفت شکـوه داغ تو از یادمان نخواهد رفت تو مـادر مـلکـوتی، دعـای هـیچ کسی بـدون اذن شـما، آسـمان نخـواهد رفت |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
عصر هر جمعۀ دلگیر، تو را میخواند دم به دم کـوچۀ تقـدیـر تو را میخواند مـادری چشم به راه است بیایی از راه کـنج خـانه پـدری پـیـر تو را میخواند |
مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
هر وقـت دل بـهـانـۀ یـاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابـریسـت آسـمــان دل بــیــقـرار تــو بیخـود نبود اگر که دوباره هوا گرفت |
مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
آن زهرهای که حیدر شد مَحرم ظهورش گرم است قلب عالم از گرمی تنورش عـالـم که قـدر او را هرگز نمیشناسد با دستهای زهرا تقـدیر شد امـورش |