- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
کسی که بـوسه زند عـرش، آستانش را قـضـا به گوشۀ زنـدان نهـد مکـانش را کسی که روح الامین است طایر حرمش هـجـوم حادثــه بر هـم زد آشـیـانـش را |
شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
هر كجا مرغ اسیرى است، ز خود شاد كنید تا نـمـرده است، ز كـنـج قـفس آزاد كنید مُـرد اگر كنج قفس، طایر بشكسته پـرى یـاد از غـربـت زنــدانـى بــغــداد كـنـیـد |
شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
هـر قـدر پـیـر می شوی و مـو سـپـیـدتر وا می شود به روی تو زخـمی جـدیـدتر در سجده دید هر كه تو را، جز عبا ندید هر روز می شوی ز چه رو نـاپـدیـدتر؟ |
شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
از گـردش فـلـک، سـر و سالار سلسله شد در کـمـنـد عـشـق، گـرفـتـار سلسله نَـبـوَد هـزار یـوسف مـصـری بهای او آن یـوسـفـی که بـود خـریــدار سـلـسـله |
زبانحال امام موسی کاظم علیهالسلام
یا رب رضای من بود انـدر رضای تو کـایـنـسان اسیـر بـنـدِ گـرانـم بـرای تـو روز و شـبـم به ظلمت زندان یکی بُوَد هر چند روشن است دلـم از ضیـای تو |
زبانحال امام موسی کاظم علیهالسلام قبل از شهادت
احوالِ من از این تنِ تب دار روشن است زندانِ من به چـشمِ گُهربار روشن است از صبح تا غروب که حَبسم در این قفس تا صبـح حالم از دمِ افـطار روشن است |
مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
چشم هایش همه را یاد خـدا می انداخت لرزه بر جان و دل تک تک ما می انداخت پا بـرهـنـه همه بر بُشر شدن محتاجـیم نظری کاش که بر ما، گذرا می انداخت |
شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
چهار چوب نگاهت به چهـار دیـواری اگرچـه روز نـداری، هـمیـشه بیـداری مکـیـده است تـوان تو را لب زنـجـیـر برای دادن جان،خسته جان! توان داری |
مناجات با امام زمان در شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
آقا بیا که روضۀ موسی بن جعـفر است چـشمانمان ز داغ مصیباتـشان تر است جامـه سیـاه بر تـن و بر جـان شـرار آه دل هـا به یـاد غـصۀ او پُـر ز آذر است |
شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
حصار پشت حصار آفتاب در زنجـیر و صبر سجـده کند در کـجـاوۀ تـقـدیر و سقف ابری زندان چقـدر کوتاه است برای آن که شود خواب کهنه ای تعبیر |
شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
پر بسته بود وقت پریدن توان نداشت حتی به خانه نیز؛ ز دشمن امان نداشت خو کرده بود با غـم زندان خـود ولی دیگر توان صبر در آن آشیـان نداشت |
مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
ای که در پای دعـا دستی تـوانا داشتی در نـیـایش بـال پـروازی به بـالا داشتی ولوله افـتاد از شور تو در هفت آسمان درمناجات و دعا از بس که غوعا داشتی |
مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی ابن جعفر ای همه آزادگان را مقتدا موسی ابن جعفر ای که در حبس بلا بودی به فرمان الهی هم قدر را هم قضا را رهنما موسی ابن جعفر |
مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
مشـکـل گـشـای کـارهـا باب الحـوائج ذکــر تـوسّـل های ما بـاب الـحـوائـج دارد هوای شـیـعـه را باب الـحـوایـج پیوسته می گوییم «یا باب الـحـوائج» |
شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
قلبی که به دست غصه ها زنجیر است مانـنـد هــوای سـامـرا دلـگـیر است آقــای جــوان شـهــر غــم هـا دیـگـر از شـدّت ظـلم این زمانه پـیـر است |
شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
تنهـا نه اینکه بر تن تو جـامۀ عـزاست حتی سیـاه پوش غمت سُـرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چـشم هـای دائـم الأشـک تو آشنـاست |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در هنگام وفات
عاشق همیشه قسمتش حیران شدن بـود پارهگریبان، بی سر و سامان شدن بود اول قـرار ما دو تـا قـربــان شـدن بود رفتی و سهـم من بـلاگــردان شدن بود |
ذکر سینه زنی وفات حضرت زینب سلام الله علیها
یـا زهـرا ببـیـن جـانم بـر لبِ ســـوز عــالـم از داغ زیــنـبِ دختـر عزیزت تـو بستـره ای وای ای وای |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در هنگام وفات
ای آنکه وجــودم شده بیت الحـزن تـو غـرق غـم و انـدوه شـدم از مـحـن تو در آتش هجران تو یک سال شب و روز چون شمع وفا سـوخـتم از سوختن تو |
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها هنگام وفات
در چـشـم های مـنـتـظرم نا نمانده است یک چـشـم هم بــرای تماشا نمانده است از بسکه گریه کرده ام و خون گریستم اشکی برای دخـتـر زهـرا نـمانـده است |